کد مطلب:124737 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:177

رسول الله و معاویه
و چه خوب تناسب دارد كه در پایان این بخش در تناسب صحیح از معاویه به گفتار رسول الله صلی الله علیه و آله و معصومان علیه السلام نگر كنیم. به لحاظ این كه از جانب این جریان اجتماعی (بنی امیه) خطرهایی متوجه دین و امت اسلامی بوده، هشدارها از سوی رسول الله صلی الله علیه و آله و پیشوایان پیشاپیش گوشزد شده است، گرچه امت اسلامی به این هشدارها بی اعتنا بودند!



[ صفحه 115]



از رسول الله صلی الله علیه و آله در مورد معاویه و عمروعاص این چنین روایت شده است كه: اللهم اركسهما فی الفتنه ركسا اللهم دعهم الی النار دعا [1] «خدایا این دو را در فتنه گرفتار و دچار آتش نما» .

و نیز روایات فراوان از زبان رسول الله صلی الله علیه و آله رسیده است كه: اذا رأیتم معاویة بن ابوسفیان علی منبری فاضربوا عنقه قال الحسن فما قتلوه و لا افلحوا. [2] «از پس این تپه فردی می آید كه بر دین من ازدنیا نخواهد رفت آنگاه معاویه پدیدار شد.»

و نیز آمده: معاویه فی تابوت مقفل علیه فی جهنم [3] ، «معاویه در تابوتی آتش در بسته در جهنم است.» وزان هماه روایتی كه آمده: ان



[ صفحه 116]



معاویه فی تابوت فی الدرك الاسفل من النار. [4] معاویه همراه پدرش با شتر می رفتند یكی سوار بر شتر دیگری افسار شتر را در دست داشت حضرت آنان را دیدند فرمود خدا حامل و محمول و قائد و سائق را لعنت كند. [5] .

در معرفی معاویه از زبان علی سخن فراوان است در مورد ایمان وی می فرماید اسلام شما ایمان قلبی نیست: و ما اسلم مسلمكم الا كرها. [6] «مسلمان شدن شما با رضایت خاطر نبوده است» .انك والله ما علمت لأغلف القلب المقارب العقل [7] «و تو معاویه آن گونه كه من می دانم قلبی نادان و عقلی تباه داری.» و لا المهاجر كالطلیق و لا الصریح كاللصیق و لا المحق كالمبطل [8] «و تو معاویه نیك می دانی كه آنكه در راه خدا هجرت نموده همانند كسی كه رسول الله صلی الله علیه و آله وی را آزاد ساخته نیست و خاندانی كه حسب و نسب شفاف دارند همانند كسی نیست كه خود را به خاندان فضیلت بسته است، انسان حق باور یا باطل گرا یكسان نخواهد بود.» فان معاویه غمص الناس و سفه الحق [9] ، احتقر الناس عدو النبی [10] ، فاجر بن الفاجر [11] به لشكرش دستور داد: سیروا الی اعداء الله سیروا الی بقیة الاحزاب قتلة المهاجرین و الانصار [12] «به سوی دشمنان خدا حركت كنید، و به سوی بقایای احزاب متحد علیه اسلام و قاتل مهاجرین و انصار بسیج شوید» .



[ صفحه 117]



ان معاویه كالشیطان الرجیم یأتی المرء من بین یدیه و من خلقه و عن یمینه و عن شماله و نیز می فرماید: علمتم ان رئیسهم منافق ابن منافق. «شما نیك می دانید كه رهبری آنها را منافق فرزند منافق به عهده دارد» . به همین خاطر است كه بر زبان رسول الله صلی الله علیه و آله جاری شده است كه معاویه مسلمان از دنیا نخواهد رفت.

بین معاوه و امام حسین علیه السلام این گونه گفتگو شد، معاویه روكرد به حضرت و گفت خوب دانستی كه شیعیان پدرت را چگونه كشتیم و حنوط كردیم و كفن نمودیم و برآنها نماز خواندیم به خاك سپردیم! امام حسین علیه السلام در جواب وی فرمود: لیكن به خدای كعبه سوگند اگر ما شیعیان تو را به قتل برسانیم نه حنوط و كفن می كنیم ونه بر آنان نماز می گذاریم و نه آنان را دفن می كنم. زیرا كه تجهیز میت غیر مسلمان روا نمی باشد.

رفتار معاویه و نیز گفتار رسول الله صلی الله علیه و آله و دیگر فرزانگان معصوم پرده از چهره ی نفاق معاویه فرو می افكند و چهره اصلی معاویه به خوبی پدیدار می شود. به طور قطع معاویه بنابراین ویژگی ها فردی توان مند در حكومت داری دنیایی است و رفتارهای سیاسی وی برای همگون های وی الگوی می باشد. به یقین وی در برابر عترت اقدام به چالشگری و جریان سازی می نماید كه بتواند با سیاست در برابر رقیب خویش مقاومت نماید و چه بسا بر آنان چیره شود. آنچه برای وی بیش از همه حایز اهتمام است رخنه در صفوف تشكل همسو و مقاومی است كه همواره عترت پشتیبانی می نماید و خطر



[ صفحه 118]



اصلی بر اهداف معاویه می باشد. این تشكل در بستر زمان گرچه گاهی فروكش می نماید، لیكن همواره خاستگاه خیزش های اجتماعی و در واقع چالشگری امواج فراگیری است كه برای سیاست مداری معاویه خطر به شمار می رود. معاویه با جریان سازی باید خود را توان مند در برابر این خروش بسازد. در بخش بعدی به جریان های اجتماعی می پردازیم كه خاستگاه با تداوم آنها همسو با آرمان های عترت علیه السلام و نیز چالشگری های بنی امیه عترت آل رسول بوده است. و شكستن تشكل همسو هدف محوری آن تنش ها بوده است.

همان سیاستی كه با راه اندازی جریان های اجتماعی تلخ ترین سم و زهر را به كام عترت و تشكل همراه عترت چكامید.


[1] وقعة صفين، ص 216 و 219.

[2] همان، و انساب اشراف، ج 5، ص 136. «هر گاه معاويه را در فراز منبر من ديديد (منبر رسول الله صلي الله عليه و آله در مدينه) او را بكشيد امام مجتبي توضيح مي دهند مردم به دستور رسول الله صلي الله عليه و آله توجه نكردند سعادت و رستگاري نصيب آنان نشد.» اين سخن در واقع حكم قتل غيابي رسول الله صلي الله عليه و آله نسبت به معاويه است.

حضرت به لحاظ پيش بيني غيبي سال ها قبل خطر فريب هاي معاويه را اطلاع رساني نمودند. معاويه چگونه بر مدينه وارد مي شود و در هر چه شرايطي برفراز منبر رسول الله صلي الله عليه و آله قرار مي گيرد و چه سخناني بر زيان جاري مي سازد؟

رسول الله صلي الله عليه و آله با اصحاب خود بودند فرمودند از پشت اين تپه فردي پديدار مي شود كه بر دين من نخواهد مرد: يطلح عليكم من هذا الضج رجل يموت علي غير ملتي **زيرنويس=انساب اشراف، ج 5، ص 134.

[3] همان، ص 136.

[4] وقعة صفين، ص 216 و 219.

[5] انساب اشراف، ج 5، ص 136.

[6] نهج البلاغه، نامه 64، ص 454.

[7] همان، ص 455.

[8] همان، نامه 17، ص 374.

[9] الغدير، ج 10، ص 152.

[10] همان، 152.

[11] همان.

[12] همان، ص 154.